Wednesday, February 12, 2025

از گذشته(3) پاسخ به رفقای مائوئیست افغانستانی( بخش دوم)

 

پاسخ به رفقای مائوئیست افغانستانی( بخش دوم)
 
درنوشته ای تحت عنوان"آگاهی خودبخودی ــ بورژوایی وآگاهی طبقاتی کارگران ــ کمونیستی( قسمت هشتم- پایانی ) بخش دوم" می خوانیم:
اگرما به انقلاب های روسیه (1917و1905)، چین (1976تا 1920) وایران (1357) و نیز انقلاب های دیگر نگاه کنیم می بینیم که در بسیاری لحظات توده ها جلوتر از احزاب و رهبران حرکت می کنند و در واقع  احزاب و رهبران به دنبال توده ها هستند". "
نخست اینکه انقلاب در ایران از هر نظر با انقلاب کبیر اکتبر و انقلاب کبیر فرهنگی پرولتاریائی فرق دارد و هیچکس و درهیچ قرینه یی حق ندارد این انقلابات را در کنار یکدیگر قراربدهد، مگر اینکه قصد داشته باشند"ناسیونالیزم" شان را از این طریق تبلیغ کنند.
پاسخ
رفقای عزیز
 انقلاب روسیه و یا چین، انقلاب بودند. انقلاب ایران هم انقلاب بود. انقلاب های روسیه و چین انقلاب های توده های تحت ستم بودند. انقلاب ایران هم انقلابی بود که تود های تحت استثمار و ستم ایران در آن اکثریت را داشتند
انقلاب 1905روسیه،  گر چه طبقه کارگر نقش اساسی را در آن داشت، اما زیر رهبری بلشویک ها نبود. حتی انقلاب فوریه 1917 هم با ویژگی های مشابه زیر رهبری بلشویک ها نبود. در این دو انقلاب حرکات خودبه خودی بر حرکات آگاهانه حساب شده غالب بود. در بسیاری مواقع در این انقلاب توده ها پیشتر از رهبران بودند. برای مثال نگاه کنید در تلاش برای جلب ارتش تزاری در انقلاب 1905که لنین به روشنی به آن اشاره می کند.
در مورد چین نیز انقلاب از آغاز زیر رهبری حزب کمونیست چین نبود بلکه تا حدودی تحت رهبری گومیندان بود و به علت راست روی حزب در سال 1927 شکست خورد. مبارزه دهقانان در آغاز تحت رهبری حزب نبود بلکه کاملا خودبه خودی بود و از این لحاظ پیشتر از حزب حرکت می کرد. تازه بسیاری از رهبران و کادرهای حزب اهمیتی به آن نمی دادند. تنها پس از شکست 1927 بود که حزب به روستا رفت و توانست به مرور زمان جنبش های دهقانی را به زیر رهبری طبقه کارگر و حزب بکشاند. و همین موجب شد که مائو گفت ما باید از چیانکایشک تشکر کنیم که ما را به روستا فرستاد.  تازه تسلط حزب بیشتر در مناطق آزاد شده بود و  حزب کمونیست آن تسلطی را که در مناطق آزاد شده داشت در مناطق سفید نداشت. در نتیجه در این نقاط جنبش توده ها بیشتر خودبه خودی بود. ضمنا ما در مورد انقلاب فرهنگی – پرولتاریایی صحبتی نکردیم.  گر چه درآن نیز حرکات خودبه خودی وجود داشت و ما می توانستیم از این لحاظ معین آن را نیز در نظر گیریم.
به طور کلی تمایز انقلاب های روسیه(عمدتا اکتبر) و چین(پس از رهبری حزب کمونیست بر آن) با ایران در نفس انقلاب بودن آنها نیست. این ها هر سه انقلاب و نیز مهم ترین انقلابات قرن بیستم هستند، بلکه در رهبری به وسیله طبقه کارگر و یا فقدان رهبری طبقه کارگر و نیز به دست آوردن پیروزی و یا شکست خوردن بود. در ایران طبقه کارگر و زحمتکشان به طور وسیعی در انقلاب شرکت کردند و بی شرکت آنها انقلاب آن چیزی که بود نمی بود و حتی آن پیروزی یعنی سرنگونی سلطنت را که صورت داد نمی توانست صورت دهد. بنابراین قیاس این انقلاب ها در این موارد  با یکدیگر هیچ اشکالی ندارد. در عین حال ما باید تفاوت های آنها را به روشنی تصویر کنیم. این نوع قیاس ها به ما کمک میکند که نواقص انقلاب ایران را بهترو عمیق تر بشناسیم.
ضمنا انقلاب ایران از لحاظ شرکت توده های زحمتکشان در آن، با توجه به جمعیت 35 میلیونی ایران در آن زمان، یکی از بزرگتری انقلابات قرن بیستم است.
 
 درایران در سال 1357هیچ جزبی برابرحزب بلشویک قوی، سازمان یافته، آبدیده و آگاه وجودنداشت وبه همین قسم ماهیئت ومضمون جنبش توده ای درایران ازهیچ نگاه با ماهیئت ومضمون جنبش پرولتری در روسیه وجمبش توده ها در چین قابل مقایسه نیست. انقلاب ایران ایران حتی با انقلاب چین در سال 1949 قابل مقایسه نیست چه رسد به انقلاب کبیر فرهنگی پرولتاریائی 1966
پاسخ
بی تردید در ایران حزبی همچون حزب بلشویک وجود نداشت همچنان که حزبی مانند حزب کمونیست چین وجود نداشت. حتی طبقه کارگر ایران در آن ابعادی که طبقه کارگر در انقلاب 1905روسیه متشکل شده بود، متشکل نبود. درست به همین دلایل است که انقلاب ایران شکست خورد.
اما اگر چه در ایران حزب کمونیست از جنس حزب بلشویک و حزب کمونیست چین وجود نداشت اما از لحاظ مضمون انقلاب ایران همچون انقلاب 1905 و فوریه 1917 و انقلاب چین تا سال 1949انقلابی بورژوا - دموکراتیک بود و ما می توانیم از این لحاظ آن را با آن انقلاب ها مقایسه کنیم.
اما  به طور کلی در این مقاله قصد ما تنها قیاس از لحاظ جنبش خودبه خودی و جنبش آگاهانه است و در هر دو انقلاب روسیه و چین حرکات خود به خودی وجود داشت. ضمنا ما تنها به این سه انقلاب نگاه نکرده ایم بلکه به اینکه در انقلاب های دیگر نیز حرکات خودبه خودی وجود داشته اشاره کرده ایم.

ما محتوای ناسیونالیستی این مقایسه راکه با الفاظ نرم در قرینه منفعل تبلیغ می شود، به بحث نمی گیریم ولی رفیقانه از شما می خواهیم که اینگونه احساسات ناسیونالیستی – ایران گرائی تان را انتقاد کنید.
پاسخ
رفقا ما جدا متوجه این بخش صحبت شما نشدیم. ما معنی«محتوی ناسیونالیستی این مقایسه را که با الفاظ نرم در قرینه منفعل تبلیغ می شود» را متوجه نشدیم. اگر چنانچه ما را در این خصوص در مورد دیدگاه خود روشن کنید از شما متشکر و ممنون خواهیم بود. .

در خاتمه دست هایتان را رفیقانه فشرده و امیدواریم ازما نرنجید.
پاسخ
در مورد رنجیدن باید بگوییم کاملا برعکس است، زیرا ما بسیار خوشحال شدیم و طالب آن هستیم که حتما یک مبارزه ایدئولوژیک معقول و منطقی میان مان ایجاد شود و تداوم یابد. ما واقعا احتیاج به نظر مخالف خودمان داریم و در حالی که خویشتن را مجاز به مبارزه ایدئولوژیک با دیگر جریان ها می دانیم در عین حال نیازمند مبارزه ی ایدئولوژیک دیگران با خود هستیم. امیدواریم که رفقا گامی را که برداشتند پیگیرانه و مصرانه ادامه دهند و نقدها و نکته های خود در مورد مقالات ما حتما به ما برسانند.
در خاتمه ما نیز دست شما را بگرمی می فشاریم. به امید فعالیت های مشترک بیشتر و گسترده تر و عمیق تر.

No comments:

Post a Comment

این آتش خاموش نمی شود

    شب های انقلاب و تداوم خیزش انقلابی در کهگیلویه و بویر احمد   مرگ بر دیکتاتور شعار توده ها در شب 22 بهمن در شب های 21 و22 و 23 بهمن ماه ،...