در تاریخ 6 آبان ماه جاری
روزنامه ی هم میهن مصاحبه ای را با نام« ناگفته های پرونده ی سوپر استار» منتشر
کرد که الهه ی محمدی( یکی از دو خبرنگار بازداشت شده در پرونده ی ژینا) با دختری
که شاکی پرونده ی فوتبالیست سابق و بازیگر مشهور است و همچنین مادر دختر انجام
داده بود. در این گفتگو دختر و مادر به شرح چگونگی ماجرا و رویدادهای پس از آن
پرداخته و به این ترتیب شرح تازه ای در اختیار مردم قرار داده بودند.
این شرح که به کلی متفاوت از
شرح همسایه ها و دوستان بازیگر معروف است حکایت از آن دارد که دختر جوان در پی
درخواست بازیگر و زنی که در مورد نبود مشکل و مساله ای در رفتن به خانه ی بازیگر
به دختر اطمینان داده است، برای امضای قرارداد همکاری به خانه ی وی رفته و در آنجا
مورد تجاوز قرار گرفته است. در پی آن به سازمان پزشکی قانونی رفته و به وسیله ی
این سازمان تجاوز دوبار تایید شده است و با تستDNA بازیگر مشخص شده که بازیگر عامل آن بوده است. افزون بر اینها
مادر و دختر گفته اند که به آنها پیشنهاد 50 میلیاردی داده شد تا از شکایت صرف نظر
کنند اما آنها نپذیرفته اند.
از سوی دیگر بازیگر توانسته
با قرار چند صد میلیاردی آزادانه از کشور خارج شود. دستگاه قضایی و تسنیم نشریه ی
وابسته به سپاه پاسداران خروج وی را قانونی دانسته و نیز رئیس پزشکی قانونی گفته
است که تا کنون هیچ پرونده ای در مورد ادعای تجاوز نسبت داده شده به بازیگر سینما
به این سازمان ارسال نشده و این سازمان موضع رسمی در این خصوص نداشته است. و
بنابراین آنچه دختر و مادر در مورد نظر پزشکی قانونی می گویند صحت ندارد( و یا وی
اطلاعی در مورد آن ندارد).
بازیگر هم پس از بیرون رفتن
از کشور وی طی یادداشتی تمامی حرف های دختر و مادر را «دروغ» و «تهمت» خوانده است.
بر مبنای آنچه دیده و شنیده
و خوانده ایم می توان سه فرض را طرح کرد.
نخست این پرونده از زمره ی
آنهایی است که به وسیله ی باندهای در قدرت برای به سایه بردن و به فراموشی سپردن
افشاگری در مورد بزم عروسی دختر شمخانی به وسط میدان انداخته شد و بنابراین با به
سایه رفتن موضوع شمخانی می باید به شکلی این پرونده را جمع می کردند. در این فرضیه
ماجرا به کلی متفاوت است از آنچه تا کنون بیان شده است.
دوم اینکه شکایتی صورت گرفته
اما قضیه به آن گونه است که بازیگر و دوستان و همکاران نزدیک و به ویژه همسایه های
وی ( بر مبنای گفته های دیگران و نه اینکه خود همسایه ها با نام و شرح
روشن ماجرا را گفته اند) می گویند. دختر با بازیگر به مدت شش ماه رابطه داشته و به
مرور در این روابط با طرح و نقشه ی خودش یا اشخاصی دیگر( همراهی خودش و یا فریب
خوردن اش) تقاضای مبلغ زیادی پول کرده و گفته است که در صورتی که این پول به وی
داده نشود طرح تجاوز از جانب بازیگر و شکایت از وی را پیش می کشد.
و سوم ماجرا آن
گونه است که دختر و مادرش در این گفتگو بیان کرده اند.
ما در یادداشت پیشین خود
بیشتر مورد نخست و مورد دوم را فرض گرفته و بیشتر هم بر مبنای آنها داوری کردیم
اما در این یادداشت بر مبنای گفته های دختر و مادر و رویه ی دستگاه قضایی و پزشکی
قانونی به فرض و تصور سومی که می توان از ماجرا داشت می پردازیم.
امکان این که آنچه دختر و
مادر می گویند راست باشد زیاد است. مهم ترین نکته ای که این امکان را تقویت می کند
بازداشت بازیگر و نپذیرفتن سپرده برای آزادی و به زندان فرستادن وی است. در واقع
نپذیرفتن قرار و به زندان فرستادن بازیگر بیشتر حکایت از آن داشت که تاییدیه ی
پزشکی قانونی در مورد تجاوز به عنف بازیگر در متن بازپرسی و پرونده بوده است و از
این رو بازیگر نمی توانسته با قرار موقت آزاد گردد. اما دو سه روز بعد پرونده از
یک دادگاه به دادگاه تجدید نظر می رود و اتفاقات یکی پس از دیگری روی می دهد:
دادگاه رویه ی پیشین خود را به طور کلی تغییر می دهد. فرد از زندان آزاد شده و سپس
به طور قانونی از کشور خارج می شود و پزشکی قانونی به انکار نظرات دختر و مادر می
پردازد.
امور اخیر می تواند
حکایت از آن داشته باشد که مبالغ کلانی پول از جانب بازیگر به دستگاه قضایی و
پزشکی قانونی پرداخت شده تا از یک سو پزشکی قانونی تمامی آنچه پیش از آن به صحت آن
گواهی داده بود انکار کند و دستگاه قضایی نیز پرونده را دست کاری کرده و با تغییر
دادگاه و قاضی و غیره به مسیر دیگری اندازد و جا برای تغییر حکم بازداشت و دیگر
تغییرات در پرونده باز شود. یکی از پشتیبان این تغییرها در روند بازرسی پرونده نیز
روزنامه تسنیم است که وابسته به نیروی قدس سپاه پاسداران می باشد.
می توان این گونه اندیشید که
خارج شدن بازیگر از این رو بوده که در داخل پرونده را مشمول مرور زمان کنند و از
حدت آن بکاهند و سپس یا با پول دختر و مادر را بخرند و یا اگر نتوانستند بخرند
ماجرا را دستکاری کرده و آن گونه که خود مایل اند جلوه دهند و سپس در شرایطی که
بازیگر دیگر در مظان اتهام و یا حداقل اتهام سنگین نیست اگر خواست به کشور
بازگردد. در صورتی که دستگاه قضایی نتواند چنین کاری کند- و این به طور عمده در
نتیجه افشاگری همه جانبه و دخالت دختران و زنان پیشرو و پشتیبانی مردان از آنها
میسر است - انگاه بازیگر خارج شده که اتهام سنگین را علیه خود می بیند
دلیلی برای بازگشت به کشور نخواهد داشت.( اخبار تازه حکایت از آن دارد که بازیگر
از ترکیه به تورنتو کانادا رفته است). به طور کلی اگر وضع به همین منوال پیش رود
امکان این که مسائل این پرونده روشن شود بسیار کم است.
موضع تفاله های قرون
وسطایی
دارودسته های حکومتی در این
خصوص موقعیتی بالا برای خود قائل شده و ظاهرا موضع بی طرف گرفته اند، اما واقع این
است که در این مورد با موج پشتیبانی از بازیگر که در فضای مجازی جریان دارد و وی
را بیگناه می داند همراهی کرده و می کنند. آنها دختر را محکوم کرده و خطاب به وی
گفته اند که : «می خواستی به خانه اش نروی. می خواستی دنبال فیلم بازی کردن نباشی
می خواستید دنبال این هرزه بازی ها نباشید» و چیزهایی از این گونه.
این داردسته در مورد عکس زن
چادری که در روزنامه ی هم میهن چاپ شده بود موضع گرفته و خودشان را پشت چادر و
حجاب پنهان کرده و وراجی هایی از این گونه که شما چکار چادر
دارید تحویل مردم داده اند. به نظر می رسد که عکس زن چادری را بهانه
کرده اند و سایت را بسته اند تا مانع اطلاع رسانی های بیشتر پیرامون مساله شوند.
اگر دیروز هم و غم شان این بوده که پرونده ی عروسی دختر قالیباف را از
رده نخست خارج کنند امروز هم و غم شان این است که این پرونده را از رده
ی نخست بیرون برند.
به طور کلی دستگاه
قضایی و در واقع کل جریان حاکم خواه از نظر فساد و تباهی و پول گرفتن و متهمی را
با این جرم سنگین آزاد گذاشتن که به خارج از کشور برود و خواه از نظر فرهنگی –
ایدئولوژیک به بهانه ولنگاری دختران و زنان، به نفع بازیگر مشهور و بر ضد دختر
مورد ستم واقع شده موضع گرفت. این مواضع جز تداوم تقابل حکومت با جنبش «زن زندگی
آزادی» نیست.
جنبش «زن زندگی آزادی»
جهت عمده ی جنبش ژینا در سال
1401 نظام مردسالاری حاکم و ستم بر زنان بود. رفع ستم بر زنان با آزادی در حال
حاضر محدودی که زنان در مساله ی پوشش به دست آورده اند پایان نمی پذیرد کما این که
در اکثریت به اتفاق کشورهای جهان آزادی پوشش وجود دارد اما ستم مردسالارانه بر
زنان بیداد می کند. از این رو جنبش زنان می باید به دنبال کردن خواست های خود تا
رفع ستم مردسالارانه بر زنان ادامه دهد.
این جنبش باید در هر
موردی که ستمی بر زنان وجود دارد دخالت کند و در مورد آن به اتخاذ مواضع درست و
مبارزه برخیزد. تجاوز یکی از بدترین اشکال ستم بر دختران و زنان است و تاثیرات
مخربی بر زندگی آتی آنان می گذارد. بنابراین مبارزه با آن و نیز دیگر اشکال ستم
جزو مبارزه زنان و نه تنها زنان بلکه طبقه ی کارگر و جنبش دموکراتیک - انقلابی و
مترقی ایران است.
م-
دامون
هشتم
آبان 1404