Monday, August 19, 2024

دولت تروریستی اسرائیل و ولایت بی در و پیکر فقیه

 

 
در ساعت دو بامداد روز چهارشنبه دهم مرداد 1403 اسماعیل هنیه رهبر دفتر سیاسی حماس به همراه یکی از محافظان اش  در تهران و در حال که در یک مکان به اصطلاح امن به سر می بردند به وسیله ی حمله ای موشکی ترور و کشته شد. 
دولت مرتجع اسرائیل
در این که این ترور به وسیله ی دولت صهیونیستی اسرائیل انجام شده کمتر تردیدی وجود دارد. در عین حال این ترور درست یک روز پس از آن است که یکی از فرماندهان ارشد نظامی حزب الله لبنان به نام فواد شکر در پی حمله ی هوایی اسرائیل در اطراف بیروت ترور شد. این حملات نخستین ترورهای اسرائیل از پس آغاز جنگ نبوده است و آخرین آنها نیز نخواهد بود. اسرائیل دنبال ایجاد شرایطی است که سازمان حماس به شدت تضیعف شده و حزب الله لبنان و نیز حکومت استبدادی ولایت فقیه در ایران که تنها دنبال منافع خویش است در قبال جنگ غزه منفعل تر و بی تحرک تر شوند.
اینکه دولت اسرائیل به خود اجازه می دهد که هر گونه ترور و هر کاری که مایل بود علیه خلق فلسطین و نماینده گان سیاسی آن انجام دهد و هیچ قانونی مانع و رادع وی نبوده (در این مورد رعایت نکردن قوانین بین المللی و حمله به کشوری که جدای از هر حکومتی که دارد، اسماعیل هنیه برای مراسم تحلیف رئیس جمهور آن دعوت شده بود) و جوابگوی هیچ بازخواستی نباشد نشان از پشتگرم بودن وی به  امپریالیسم آمریکا و امپریالیست های اروپایی به ویژه انگلستان و آلمان و فرانسه است که عموما چیزی جز فعال مایشایی دولت اسرائیل را در قبال خلق فلسطین بر نمی تابند.
از سوی دیگر این حمله به فردی است که نماینده حماس در مذاکرات صلح بوده است. گرچه احتمال دارد که هدف اسرائیل این نبوده نباشد که مذاکرات صلح ادامه نیابد - زیرا که رسیدن اسرائیل به خواست هایش و پیروزی اسرائیل در مذاکرات صلح به نفع دولت حاکم ناتانیاهو است- بلکه این بوده باشد که حماس را از موضعی ضعیف تر پای مذاکرات صلح بنشاند، با این همه حذف وی ممکن است ضربه ای به تداوم این مذاکرات و فرایند صلح و یا حداقل سرعت آن زده و آن را تا حدی دور از دسترس کند.
حماس
از این سوی سازمان حماس دارای یک جهان بینی مرتجع قرون وسطایی است که به وسیله ی خود امپریالیست ها و دولت ایضا مرتجع اسرائیل برای سایه افکندن به روی گروه های سیاسی فلسطینی انقلابی و کمونیست بال و پر گرفته اما اکنون مزاحم و موی دماغ آنها گشته است. در کنار آن بسی از برنامه های نظامی( و از جمله عملیات 7 اکتبر) که به وسیله این سازمان علیه دولت صهیونیستی اسرائیل انجام شده است بر مبنای شیوه های نامعقول صورت گرفته و فاقد حداقل احترام به اصول اخلاقی و رعایت آنها بوده است. جدا از این ها چنانکه می بینیم نتیجه عملیات نظامی هفت اکتبر حماس تا کنون نزدیک به  سی و نه هزار کشته از مرد و زن و کودک فلسطینی و حدود 80 هزار زخمی و 10000 هزار مفقود و ویران شدن غزه و آواره گی صدها هزار نفر از خلق فلسطین بوده است و حماس به نوعی خلق فلسطین را ابزار ماجراجویی های خود و بی دورنمای روشن و مفید به حال خلق فلسطین کرده است. با این همه با توجه به اینکه این سازمان در حال حاضر یکی از سازمان های نماینده ی مردم فلسطین و دارای پایه ی توده ای در میان خلق فلسطین است و در عین حال در هنگام به سر بردن در کشوری دیگری ترور شده ما ترور اسماعیل هنیه رهبر دفتر سیاسی حماس را محکوم می کنیم.
حکومت استبدادی ولایت فقیه- باندهای وابسته به غرب و امنیت پوچ و دروغین
جدا از اسرائیل و حماس چون این ترور در تهران انجام شده است پای حکومت ولایت مطلقه ی فقیه خامنه و سران پاسدارش نیز به میان می آید. در اینجا مساله ی عمده این است که چگونه خامنه ای و سران سپاه اش کسانی را برای مراسم تحلیف رئیس جمهور دعوت می کنند اما علیرغم هارت و پورت در مورد وجود امنیت فوق العاده در این کشور، ناتوان از حفظ جان آنها هستند. در واقع  در درون حکومت ولایت فقیه و طبقه ی حاکم باندهایی وجود دارند که وابسته به امپریالیست های غربی و در راس شان امپریالیسم آمریکا هستند. روشن است که این ها در دادن اطلاعات به امپریالیسم آمریکا و دولت اسرائیل نقش اصلی را دارند. از سوی دیگر فساد مانند موریانه به تمامی دم و دستگاه ها نافذ شده و سازمان های امنیتی جمهوری اسلامی و در راس شان سازمان حفاظت سپاه و سازمان اطلاعات را در برگرفته و این سازمان ها محل هایی برای نفوذ فراوان موساد و سیا شده و در مقابل حملات خارجی عملا جزمشتی سازمان بی بو و خاصیت نیستند؛ به ویژه موساد و اسرائیل هر کاری دل شان خواست انجام می دهند اما خامنه ای و سران مرتجع سپاه اش جز مشتی واژه با قافیه ی«سخت»، همچون«انتقام سخت» و«تنبیه سخت» و« پاسخ سخت» و اکنون «مجازات سخت» کاری نتوانسته اند بکنند که مانع حرکات و تجاوزهای بعدی اسرائیل بشوند؛ حملات و تجاوزهایی که اکنون دیگر مثنوی هفتادمن کاغذ شده و یکی پس از دیگری حکومت خامنه ای و سران سپاه را تحقیر کرده و ذلت و خواری دم و دستگاه های امنیتی آن را نشان  داده است.
اما این حاکمان که چنین ذلیل و بدبخت و مفلوک در مقابل دولت صهیونیستی اسرائیل هستند به گفته ی توده های مردم آماده اند برای توده های ناراضی و بی دفاع کشور از کارگران و کشاورزان و دختران و زنان و جوانان و خلق های زیرستم کرد و بلوچ و عرب اسلحه بکشند و شکنجه و زندان راه اندازند و طناب دار برپا کنند و خلق را به بند و اسارت در آورند.
آینده ی تضادهای ارتجاعی دو حکومت مرتجع
تضادهای بین استبداد دینی ولایت فقیه و حکومت صهیونیستی اسرائیل تضادهایی ارتجاعی هستند که ذره ای منافع خلق های دو کشور را در برنداشته و تنها منافع ارتجاعی حاکمان این کشورها را در بردارند با این وجود به نظر نمی رسد که هیچ کدام از این دو دولت تمایلی به گسترش این تضادها و تبدل آنها به جنگ را داشته باشند.
به طور کلی خامنه ای و سران جنایتکار سپاه به دلیل تضادهای شدید درون حاکمیت و سست بودن وضعیت باندها و جناح خود از یک سو و همچنین وضع اقتصادی و سیاسی جاری کشور و فقر و فلاکت توده ها و در کنار آن آماده گی شان برای طغیان ها و شورش های تازه، نمی خواهند وارد جنگ شوند. جنگ برای سران حاکم شرایط را به طور غیرقابل قیاسی بدتر از شرایط اواخر جنگ عراق و ایران خواهد کرد که هر دم امکان شورش های تازه تر و بیشتری می رفت. همین وضعیت در مورد اسرائیل وجود دارد که خود درگیر در منطقه است و در عین حال تابع امپریالیسم آمریکا و امپریالیست های اروپای غربی و نیز محظورات دولت های مرتجع عرب در منطقه است که اینها نیز در حال حاضر هیچ کدام جنگ گسترده در منطقه را نمی خواهند.
 اما با توجه به خبرها و دستور خامنه ای برای«مجازات سخت» ممکن است همچون مورد «پاسخ سخت» کشتار کنسولگری، شاهد فرستادن پهپاد ها و موشک ها به سوی اسرائیل و یا پایگاه های آمریکا، حال یا از داخل ایران و یا از کشورهایی مانند عراق و یمن و لبنان و... باشیم. اگر خامنه ای و سران سپاه جنگ نخواهند باید واکنش شان به گونه ای باشد که اسرائیل و آمریکا را برای پاسخ متقابل برنیانگیزد. در صورتی که وضع جز این گردد و دولت اسرائیل  خود را مجبور به پاسخ گویی ببیند آن گاه آمریکا و اروپای غربی نیز به پشتیبانی اسرائیل برخاسته و وضع ممکن است به کنش و واکنش متقابل کشیده شود. وضعی که اکنون نمی توان به گونه ای روشن آینده ی آن را ترسیم کرد.
 طبقات مردمی ایران، کارگران و کشاورزان و زحمتکشان شهر و روستا و نیز طبقات میانی اکنون نیز در عذاب هستند و دنبال چاره جویی برای خلاصی از حکومت ولایت فقیه چه رسد به این که قرار باشد جنگی هم به این وضع اضافه شود. از این رو به هیچ وجه جنگ نمی خواهند و آن را تحمل نخواهند کرد. درگیر شدن خامنه ای و سران سپاه در هر جنگی که اندکی به درازا کشد جز این که سرنگونی این حکومت را پیش بیندازند نتیجه ی دیگری نخواهد داشت.
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
12 مرداد 1403         
 

No comments:

Post a Comment

به مناسبت سالگرد خیزش دموکراتیک«زن، زندگی، آزادی»(5بخش پایانی)

    وضع جناح های مسلط بر حکومت نگاهی به تفاوت وضع کنونی حکومت خامنه ای با سال گذشته دو تغییر مهم را نشان می دهد. نخستین تغییرجایگزینی دولت ...