در دوران کنونی وضع ویژه ای حکمفرماست. خامنه ای و دیگر حکام مرتجع ولایت فقیه شرایط کشور را از نظر اقتصادی به حال و روزی انداخته اند که توده ها پیش از هر چیز به متوقف شدن سیر مرگ آسای اقتصاد و زندگی شان اهمیت می دهند.
آنها می خواهند دلار نه تنها بالا نرود بلکه پایین بیاید. تورم و گرانی متوقف شود و به عقب برگردد. آب و برق و گاز نه تنها قطع نشود بلکه توزیع آن بیشتر و بهتر شود. بیکاری نه تنها متوقف شود بلکه کار ایجاد گردد، وضع زندگی آنها نه تنها به وخامتی بیشتر نگراید بلکه رو به بهبودی و رفاه نهد و بسیاری خواست های دیگر. آنان این وضع فلاکت بار را که در حال حاضر نمی توانند پایانی برای آن تصور کنند و در نظرشان چاه ویلی جلوه گر می شود که ته ندارد، از چشم سران جمهوری اسلامی و های و هوی دروغین شان علیه آمریکا و دولت های غربی می بینند.
از سوی دیگر در دوران کنونی مساله اتمی شدن خواست سران جمهوری اسلامی بوده و برای بقای خودشان است. از نظر توده ها این همه خرج برای انرژی اتمی و سیر حرکت تولید آن را با هزار مارمولک بازی آشکار و پنهان تبدیل کردن به اتمی شدن جمهوری اسلامی و تهدید کشورهای دیگر بر این مبنا که اگر چنین و چنان شود ما هم سراغ اتمی شدن می رویم، موجب شده که این پروژه نه تنها نتایجی برای زندگی آنها نداشته باشد بلکه ثروت کشور را دور ریختن و وضع را بدتر کردن به شمار آید. از این روی آنها خواهان کنار آمدن با ترامپ و امپریالیست های اروپای غربی و تنظیم پروژه ی انرژی اتمی در چارچوب خواست های آنها برای نرفتن سراغ تولید بمب اتمی می باشند.
از یک سو تضادهای درون جناح های حاکم علیرغم افت و خیز آن، در مجموع شدت گرفته است. نیروی جناح های دیگر اصول گرا و بخشی از اصلاح طلب حکومتی در مقابل خامنه ای افزایش یافته و تقابل آنها با سیاست های خامنه ای- که بیش از پیش نشان می دهد فرد خودمرکز بین و جاه طلب و ابلهی است - و دفتر رهبری شدت گرفته است. تقابل هایی که خامنه ای با توجه به شرایط کنونی کشور نیرو و توان غلیه بر آنها را ندارد و اساسا به توجه به شرایط کنونی کشور خاموش کردنی و کنترل کردنی و هدایت کردنی نیست.
از سوی دیگر تقابل شدید توده ها با خامنه ای و مخالفین مذاکره، دو قطبی توده ها- خامنه ای و مخالفین مذاکره را به وجود آورده و فشار شدیدی به خامنه ای وارد می کند. فشاری که به احتمال زیاد و از دیگر سو خامنه ای را مجبور خواهد کرد که دست از بازی ها و مانورهای مذاکره ای اش بردارد و پشت میز بنشیند.
آنچه گفته شد با توجه به سیر ظاهری رویدادها است. تاریخ جمهوری اسلامی و حکومت ولایت فقیه در عین حال تاریخ مذاکره ها و سازش های پنهانی و آشکار با امپریالیست های غربی و از جمله آمریکا بوده است. سیر رویدادهای شش ماهه ی اخیر نیز نشان از مذاکرات پنهانی با آمریکا و عقب نشینی ها و سازش های مداوم خامنه ای و شرکای پاسدار با امپریالیست های اروپایی وآمریکایی داشته است. بنابراین این احتمال وجود دارد که تمامی این های وهوی ها یا مانورهای تاکتیکی برای گونه ای تقابل های موقت با ترامپ و ایجاد شرایط بهتر هنگام نشستن پشت میز مذاکره باشد و یا موقتا و به تبعیت از سیاست های دولت امپریالیستی روسیه و در خدمت مذاکرات این کشور با آمریکا و اوکراین، اتخاذ شده باشد.
هرمز دامان
24 بهمن 1403
No comments:
Post a Comment