Monday, April 28, 2025

روز اول ماه مه روز جهانی کارگر

 
 
 کارگران و زحمتکشان، انقلابیون پیشرو و پیشروان طبقه ی کارگر
11 اردیبهشت روز کارگر را در ایران گرامی بداریم و با گردهمایی ها و راهپیمایی ها و با اعلام خواست های اقتصادی و سیاسی خود به آن جان دهیم. علیه سموم و تبلیغات زهر آگین رویزیونیسم و ترتسکیسم در جنبش پیشروان فکری و پیشروان طبقه ی کارگر مبارزه کنیم و مارکسیسم- لنینیسم- مائوئیسم(مائوئیسم) را اشاعه دهیم. علیه حکومت استبدادی ولایت فقیه و امپریالیست ها مبارزه کنیم و برای کسب قدرت سیاسی ابزارهای مورد نیاز حزب، ارتش انقلابی و جبهه ی متحد را سامان دهیم. جهت خود را برقراری جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر قرار دهیم و برای سوسیالیسم و کمونیسم مبارزه را پیش بریم.
  
روز اول ماه مه روز جهانی کارگر
 
طبقه ی کارگر درحالی اول ماه مه امسال را برگزار می کند که صحنه ی جهانی از یک سو شاهد فشارهای بی پایان امپریالیست های بر طبقه ی کارگر و زحمتکشان کشورهای امپریالیستی و خلق های زیرسلطه است و از سوی دیگر دستخوش تضادهای گوناگون امپریالیست، جنگ های آنها و نیز سازش های آنها با یکدیگر می باشد.
جنگ غزه - جنگ امپریالیسم و صهیونیسم علیه خلق فلسطین
جنگ غزه کماکان ادامه دارد و آن هم از به گونه ای یک جانبه از سوی اسرائیل. تداوم این جنگ نشان داده است که دولت صهیونیستی اسرائیل بیش از آنکه به فکر آزادی گروگان ها و باشد در فکر بی خانمان و آواره کردن ملت فلسطین است. سیاست اصلی که این دولت جانی تا کنون دنبال کرده است، سیاست تخریب و نسل کشی بوده است. حال دیگر بیش از 50 هزار قربانی از خلق فلسطین گرفته است و ملتی را بی خانمان و آواره کرده است.
پس از مذاکرات صلح و آتش بس، آتش جنگ را اسرائیل شعله ور کرد و باقی مانده ی ساختمان ها و مراکز درمانی را به آتش کشید. ترامپ رئیس جمهور پرهای و هوی و هوچی امپریالیسم آمریکا در این راه با دولت صهیونیستی اسرائیل همراه است. او بود که گفت«اگر گروگان ها آزاد نشوند در غزه جهنم به پا خواهد شد». تو گویی آنچه در یک سال و اندی اخیر بر پا شده بود جهنم برای خلق فلسطین نبوده است و بهشت بوده است! با این همه اکنون که بیش از یک سال و نیم از آغاز جنگ می گذرد دولت صهیونیستی اسرائیل نشان داد که با این همه کبکبه و دبدبه و تلنبارکردن انبوهی از سلاح های مرگبار و توان بالایی از قدرت آتش، ناتوان از  مبارزه با یک گروه کوچک مسلح است.
اقدامات  دولت صهیونیستی اسرائیل در یک سال و نیم اخیر خشم و نفرت و کینه ی تمامی طبقه ی کارگر و توده های ستمدیده در خاور میانه و جهان و مبارزه ی آنها با دولت اسرائیل و امپریالیست های پشتیبان آن برانگیخته و به همدردی عمیق و پشتیبانی از خلق ستمدیده فلسطین کشانده است.
معاملات امپریالیست ها بر سر سوریه و اواکراین
صلح در اواکرین بخشی مهم از سازش مهم امپریالیست های آمریکا و روسیه است. امپریالیست ها وارد معامله شده و قرار گذاشته اند  که 20 درصد از خاک اوکراین که در تصرف روسیه است به این کشور الحاق پیدا کند. سازش ترامپ و پوتین ادامه ی کنار آمدن و سازش آنها در سوریه است که مدتی پیش انجام شد و در آن امپریالیسم روسیه، سوریه را تقدیم نیروهای ارتجاعی وابسته به امپریالیست های آمریکایی و اروپایی کرد. فشارهای ترامپ به زلنسکی برای پذیرش آتش بس و صلح در چارچوب مورد نظر آمریکا در همین زمینه صورت می گیرد.
در عین حال در هر دو کشور روسیه و اوکراین نداهای ضد جنگ روز به روز بیش از پیش شنیده می شود. آنچه از همان آغاز جنگ به چشم می آمد تمایل نداشتن بسیاری از جوانان و توده ها برای رفتن به جبهه های جنگ و گوشت دم توپ الیگارش های روسیه و اوکراین شدن بود. این امر اکنون بسیار بیش از پیش شده است. آنچه ترامپ به زلنسکی گفت دایر بر اینکه«شما سرباز ندارید» بیان این حقیقت است. امپریالیسم روسیه نیز این اواخر دست به کار استفاده از نیروهای کره شمالی گشته است و اینک هر دو کشور کره شمالی و روسیه به آن اعتراف هم کرده اند. از این نظر وضع هر دو کشور روسیه و اوکراین خراب است و چنانکه جنگ ادامه یابد دیر یا زود اعتراضات و مبارزات علیه آن آغاز می شود. اعتراضات و  مبارزاتی که تا کنون نیز فضای پلیسی حاکم بر هر دو کشور مانع از انجام و گسترش آن گشته است.
مساله ی حوثی ها
در تداوم حذف نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه از جانب امپریالیست ها و دولت صهیونیستی اسرائیل سرکوب حوثی های یمن شکل گرفته است. این روند چندی است ادامه دارد و به نظر می رسد که مقاومت حوثی های یمن کار را برای امپریالیست های آمریکایی تا حدودی دشوار و به احتمال زمان بر کرده است.
 تاسف بار است که در دوران کنونی به دلیل ضعف نیروهای انقلابی کمونیست در سطح جهانی، تضاد نیروهای کهنه پرست و ارتجاعی با امپریالیست ها بیشتر رو آمده و به این منجر گشته که رهبری مبارزات ضد امپریالیستی حداقل در منطقه ی خاورمیانه و شمال افریقا به دست این گونه نیروها بیفتد. نیروهایی که در صورت کنار آمدن امپریالیست ها با آنها به ساده گی در نظام سرمایه داری امپریالیستی تحلیل می روند. جدا از حکومت ارتجاعی ایران که تا کنون خود را در پناه امپریالیسم روسیه قرار داده بود و اینک در حال چرخش به سوی امپریالیسم آمریکا و خود را در پناه آن قرار دادن است، طالبان افغانستان دیده می شود. نیرویی مرتجع که تضادی ارتجاعی با امپریالیست های شرقی و غربی داشت و اکنون در آغوش امپریالیست های غربی جا خوش کرده است و در عین حال امتیازاتی نیز به کشورهایی مانند امپریالیسم روسیه و چین داده است. هر چه این دوره طولانی تر شود درد و رنج طبقه ی کارگر و کشاورزان و توده های خلق های زیرسلطه به ویژه در خاورمیانه بیشتر خواهد شد.  
وضع طبقه ی کارگر در کشورهای امپریالیستی
به دلیل تداوم بحران اقتصادی و همچنین جنگ هایی مانند جنگ اوکراین و غزه و نیز جنگ در سودان افریقا وضع طبقه ی کارگر در کشورهای امپریالیستی بدتر از سال گذشته شده است. در کشورهای امپریالیستی غرب تورم و گرانی افسارگسیخته و ترمز بریده بیداد می کندو روز به روز سطح زندگی طبقه ی کارگر این کشورها را پایین تر می آورد.
این امر موجب نارضایتی بیش از پیش کارگران و زحمتکشان در این کشورها شده است. سه امر این را که این نارضایتی به شکل اعتصاب ها واعتراضات گسترده در نیامده است موجب گردیده است. این سه عبارتند از نخست فشار پلیسی حاکم ازجانب امپریالیست ها بر طبقه ی کارگر و لایه های پایینی و میانی خرده بورژوازی( کشاورزان جزء، فرهنگیان، کارمندان ادارات، کسبه ی جزء ، دانشجویان و...)، دوم نقش کثیف و لاشخورگونه ی رهبری اتحادیه ها و سندیکاهای زرد در سد سازی در مقابل موج های اعتراض کارگران و کنترل و کانالیزه کردن آنها در مسیر سازش با سرمایه داران امپریالیست. و سوم امری که بیش از پیش خود را نشان می دهند ضعف نیروهای کمونیست(مارکسیست- لنینیست- مائوئیست) طبقه ی کارگر که هم در زیر فشار سازمان های پلیسی و گروه های مافیایی و فشار دولت های امپریالیستی هستند و هم یک بحران درونی تا کنون حل نشده را طی می کنند. بحرانی که موجب پراکنده گی ذهنی و تشکیلاتی آنها گشته است و همچون مانعی سخت، ناتوان از نقش انقلابی شان کرده است.   
وضع طبقه ی کارگر و توده های ستمدیده در ایران
بحران اقتصادی ای که در بالا اشاره به آن شد در ایران نیز تاثیرات خود را داشته است. تورم و گرانی در سال گذشته افزایشی کم سابقه در تاریخ کشور داشت تا جایی که در نزدیکی ها سال نو قیمت دلار از100 هزار تومان گذر کرد. امری که بر زندگی کارگران و توده ها اثر گذاشته و انها را به فقر و فاقه و فلاکت بیشتری کشانده است.
 افزون بر این بحران طبقه ی کارگر و کشاورزان در کشور ما با حکومتی دزد و جنایتکار طرف اند که روی پلیدترین و جنایتکارترین دولت ها را در تاریخ سفید کرده است.
در سال گذشته همچون سال های پیش مبارزات اقتصادی طبقه ی کارگر در ابعادی بسیار گسترده ادامه یافت. صدها اعتصاب با خواست های اقتصادی و صنفی از جمله  پرداخت باقیمانده ی حقوق های معوقه، افزایش حداقل دستمزد و حقوق ها همراه با تورم و گرانی، اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، حذف قراردادهای سفید و  پیمانکاری ها و از این گونه خواست ها در رشته های گوناگون صنعتی و خدماتی شکل گرفت و تکان تازه و شدیدی به مبارزات اقتصادی طبقه ی کارگر داد.
در کنار کارگران شاغل کارگران بازنشسته نیز به طورمداوم پیگیرخواست های خود بودند.آنها به طور هفتگی به خیابان ها آمده و با برقراری گردهمایی ها و راهپیمایی ها خواست های خود را در کف خیابان فریاد کردند. آنچه یک ویژگی مهم اعتراضات بازنشسته گان را تشکیل می دهد همانا شعارهای سیاسی آنها در مورد مسائل مهم کشور به ویژه مساله ی زنان، دخالت های جاه طلبانه ی جمهوری اسلامی در منطقه و بی کفایتی و ناتوانی مسئولین در اداره ی امور کشور می باشد.
فرهنگیان و پرستاران از دیگر لایه های زحمتکش می باشند که برای احقاق حقوق صنفی و اقتتصادی خود دست به مبارزات مداوم زدند که این میان مبارزات کارکنان بهداشت و درمان به دلیل گستره ی خود که در تاریخ معاصر کم نظیر بود در خور توجه است.
طبقه ی کارگر و مساله ی تشکیلات صنفی 
مساله ی تشکیلات صنفی یکی از مهم ترین مسائل کارگران را تشکیل می دهد. کارگران ایران از جمله ی بی حقوق ترین کارگران در کشورهای زیر سلطه هستند. آنها دهه هاست که از حق داشتن تشکل های سندیکایی و اتحادیه ایی محروم اند. این امر ضربات سنگینی به منافع آنها زده است و منجر به این شده که آنها نتوانند یگانگی و اتحاد خویش را در مقابل سرمایه داران حفظ کنند و از حقوق خود دفاع کنند. این در حالی است که سرمایه داران حاکم جدا از دولت مرتجع و  دیگر ارگان های سیاسی و نظامی، خودشان انواع و اقسام تشکل های صنفی و تعاونی ها را داشته و می توانند به اشکال گوناگون علیه کارگران متحد شوند.
از این رو مبارزه برای تشکل صنفی سندیکا و اتحادیه های سراسری یکی از مهم ترین مبارزات کارگران را همواره تشکیل داده و کماکان تشکیل خواهد داد.
تشکیلات سیاسی و نظامی- جبهه ی متحد طبقات خلقی
مساله دیگر برای کارگران و به ویژه کارگران پیشرو صنعتی تشکیلات سیاسی - انقلابی است. طبقه ی کارگر در جهان نه برای فروش بهتر نیروی کار خویش به برده داران نوین صنعتی که تازه همین نیز در دوران کنونی سخت شده است، نه برای کمتر استثمار شدن و نه برای  بهبود وضع برده گی خویش در نظام برده داری مدرن یعنی سرمایه داری، بلکه برای تصرف قدرت سیاسی، نابودی نظام استثمارگر سرمایه داری و برقراری نظام سوسیالیستی و کمونیستی مبارزه می کند. برای پیشبرد چنین مبارزه ای طبقه ی کارگر ایران به عنوان جزیی از طبقه ی کارگر جهانی نیاز به ابزار سیاسی خود دارد. این ابزار حزب طبقه ی کارگر، حزب کمونیست است. حزبی که بر پایه ی تئوریک مارکسیسم- لنینیسم- مائوئیسم بنا شده و توانایی انطباق این تئوری را با شرایط خاص جامعه ی ایران داشته باشد. بدون چنین حزبی سخنی از رهایی طبقه ی کارگر از نظام سرمایه داری بوروکراتیک - کمپرادور حاکم بر ایران و برقراری یک جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر و گذار به سوسیالیسم و کمونیسم در میان نخواهد بود. از این رو وظیفه انقلابیون کمونیست و پیشروترین کارگران در رشته های صنعتی است که چنین حزبی را تدارک بینند.
نیروی مسلح و جبهه ی متحد طبقات خلقی
حزب ابزار است و طبقه ی کارگر برای غلیه بر دو دشمن اساسی خویش یعنی سرمایه داران بوروکرات – کمپرادور و امپریالیست ها خواه شرقی و خواه غربی پشتیبان آنها و تصرف قدرت سیاسی همچنین نیاز به ابزار ارتش مسلح و جبهه ی متحد طبقات خلقی( کشاورزان و طبقات میانی) دارد. مبارزه برای ایجاد این تشکیلات و شکل دادن این ابزارها که بدون آنها کسب قدرت سیاسی و برقراری دیکتاتوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر محال است، مهم ترین وظایف پیشروان و طبقه ی کارگر ایران است.
 روشن است که تمامی اشکال مبارزات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی بدون این ابزار می تواند ادامه یابد و پیش رود، اما بدون این ها نه تشکل طبقه ی کارگر به عنوان یک طبقه ، نه اتحاد با متحدین نزدیک خویش یعنی طبقه ی کشاورز و نه رهبری طبقه ی کارگر بر طبقات خلقی و انقلاب ممکن است و نه پیروزی نهایی به دست می آید.
مبارزه با رویزیونیسم و ترتسکیسم
 برای اینکه طبقه ی کارگر بتواند ابزارهای خود برای کسب قدرت سیاسی را بسازد و برای آن مبارزه کند پیشروان وی باید از موضعی مارکسیستی- لنینیستی- مائوئیستی مبارزه ای همه جانبه و سخت و پیگیر را علیه انواع اپورتونیسم و رویزیونیسم و ترتسکیسم پیش برند.
در ایران و در فضایی که طبقه ی کارگر تنفس می کند هوای مسموم انواع رویزیونیسم و سوسیال دموکراسی و ترتسکیسم جریان دارد که از راه های گوناگون تلاش می کنند ذهن سیاسی طبقه ی کارگر را مشوب، مسموم و تخریب کنند و مانع وحدت تئوریک و تشکیلاتی وی بر مبنای مارکسیسم - لنینیسم- مائوئیسم گردند. این ها دسته های گوناگون توده ای- اکثریتی و  طوایف گوناگون خروشچفیستی راه کارگری و دیگر جریان های رویزیونیستی و سوسیال دموکرات از یک سو و دارودسته های ترتسکیست حکمتی و جریان های غرب گرای«مارکسی» از سوی دیگر هستند. تمامی این احزاب و دسته ها که همه گی علیه وجوه انقلابی مارکسیسم متحدند، بدون استثنا بر علیه مارکسیسم- لنینیسم- مائوئیسم مبارزه کرده و تلاش می کنند کوچک ترین ردی از اندیشه های انقلابی که ماهیت مارکسیسم را شکل می دهد در جنبش پیشروان فکری باقی نماند و از آن مهم تر به درون پیشروان طبقه ی کارگر نافذ نگردد. این دارودسته ها از یک سو طبقه ی کارگر را در حول و حوش خواست های اقتصادی خویش نگه می دارند و از سوی دیگر آنجا که پای سیاست در کار باشد سیاست سوسیال دموکرات ها را دنبال می کنند. مهم ترین مشخصات سیاست آنهاهم عبارتند از تسلیم به جریان خود به خودی یعنی آنچه وجود دارد و در شرایطی که حتی این نیز رادیکال می شود لگام زدن به آن و هدایت آن در مسیر سازش، مبارزه ی قانونی و مسالمت آمیز و از راه انتخابات و رفراندوم به اصطلاح برای کسب قدرت که در واقع و در بهترین حالت برای دریافت سهمی از قدرت به وسیله اینان است.
بدون مبارزه با این جریان ها و خلع سلاح کامل آنها و جارو کردن آنها از درون جنبش پیشروان فکری و  طبقه ی کارگر محال است که طبقه ی کارگر بتواند در جهت کسب قدرت سیاسی  تحرکی انقلابی داشته باشد چه برسد به اینکه آن را به دست آورد.
خنثی کردن تبلیغ و ترویج و سموم این رویزیونیست ها و ترتسکیست ها و «مارکسی» ها و بیرون راندن آنها از جنبش پبشروان فکری و طبقه ی کارگر امری است که وظیفه ی همه ی ما انقلابیون کمونیست است و آن را انجام خواهیم داد.

  
گرامی باد روز اول ماه مه (11 اردیبهشت) روز جهانی کارگر
سرنگون باد جمهوری اسلامی
برقرار باید جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری  طبقه ی کارگر
زنده باد انقلاب
زنده باد کمونیسم
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
8 اردیبهشت 1404

No comments:

Post a Comment

درباره ی کنسرت لغو شده

  طبق اخبار حکومتی قرار بود کنسرتی به وسیله ی همایون شجریان در آزادی برگزار شود. سپس و در پی چند و چون هایی درباره ی چگونگی برگزاری و مسائلی...