استعمارگران پرتغالی ها و فرانسوی و آلمانی و سپس انگلیسی و آمریکایی ضربات زیادی به ملت ما زدند. امپریالیسم روسیه نیز ملت ما را در بدترین شرایط اش زیر تهاجم قرار داده و تا جایی پیش رفت که مجلس برگزیده ملت را به توپ بست.
طبقه ی کارگر و دهقانان و دیگر طبقات خلقی ما یک دوره مبارزه در سال های 20- 32 با امپریالیسم انگلستان داشتند و در نبرد بزرگ ملی شدن صنعت نفت پوزه اش را به خاک مالیدند.
اما این بار امپریالیسم تازه نفس آمریکا به یاری شریک خود بر آمد و کودتای کثیف و مزورانه ی 28 مرداد32 را به راه انداخت و برای 25 سال از نوکر دست نشانده اش محمدرضا پهلوی و طبقه ی سرمایه داران بوروکرات – کمپرادور پشتیبانی کرد. اما خلق ما در انقلاب پر شکوه خود انقلاب 57 این بار پوزه ی امپریالیسم آمریکا را به خاک مالید و نوکرش و تمامی دم و دستگاه اش و طبقه ی حاکمه ی سرمایه داران بوروکرات - کمپرالدور و تتمه ملاکان وابسته اش را جارو کرد و مجبورشان کرد که بار و بندیل ببندند و به کنج کشور اربابان خود بخزند. حال این درمانده گان موس موس کنان از امپریالیست می خواهند فکری به حال نوکران درمانده شان کنند.
چهار
ایران شاهان و روحانیون
و ایران ملت
ترامپ در میانه ی جنگ به سران جمهوری اسلامی گفت
که کاری نکنید که« دیگر چیزی از امپراطوری ایران باقی نماند!»منظور
وی از این سخنان چه بود؟
می دانیم که ایران همچون
یک«امپراطوری» اگر نه ساسانیان بلکه حتی اگر سلسله ی قاجار را نهایت آن بدانیم
تقریبا دو سده است که دیگر وجود ندارد( پس از معاهده ی ترکمنچای) و ایران کنونی
کشوری زیر سلطه ی اقتصادی امپریالیست هاست، بنابراین سخن راندن از آن چه معنایی
دارد؟
اگر قصد
ترامپ تمسخر ملت ایران و خلق های ایران باشد باید به وی گفت ملت ایران
ملتی بزرگ و تاریخی است و این گونه حملات همچون حمله ی پشه به فیل است. ملت ایران
با این جایگاه استراتژیک در میانه ی اروپا و آسیا برای بیش از دو هزار سال در
مقابل دشمنان داخلی و خارجی اش خود را سرپا نگه داشته است. چنین موقعیت ویژه و جایگاه تاریخی ای را امپریالیسم آمریکا- و ما از
امپریالیسم آمریکا که درحال حاضر ترامپ نماینده ی آن است صحبت می کنیم- نداشته است
و از این رو نمی توان طعنه ی ترامپ علیه ملت ایران زیر نام«امپراطوری ایران» را به
چیزی گرفت!
از این گذشته ملت ایران
چیزی است جدای از« امپراطوری ایران».
امپراطوری ایران، ایران
شاهان و موبدان زرتشتی و خلافت خلفا و ملاها و آخوندهای اسلامی بود.
ایران ملت- ایران تمامی
خلق ها ایران- اما از جنس دیگری بوده و هست. از جنس توده های زحمتکش؛ دهقانان و عشایر
و تولید کننده گان صنعتگر و کسبه ی کوچک زحمتکش روستاها و شهرها و این اواخر
کارگران.
ایران ملت را، خلق ها،
خلق های ایران سرپا نگه داشتند و از تندپیچ های سخت تاریخ عبور دادند.
تن این ایران در نتیجه ی
صدرات آن پادشاهان و خلفا و توطئه های درون و حملات گرگ ها و کفتارها از بیرون،
زخم بسیار دید و رنجور بسیار گشت اما با جنبش هایی که تاریخ را به لرزه درآوردند و
رهبران و سازمانده گانی بزرگ که عمده شان از میان مردمان خلق های ایران برخاسته
بودند زنده ماند و همچنان نفس کشید و می کشد.
نام ایران با تمامی
مردمان گوناگون و خلق های ستمدیده ی آن و مانده گی تاریخی آن و مبارزان انقلابی -
سیاسی و رزم آورران فرهنگ و هنر غنی آن که می آید تن خلق های ایران گرم و اندیشه
شان شکوفان می گردد.
همین خلق ایران ( آنچه ترامپ
آن را «امپراطوری ایران» می نامد و می گوید ممکن است چیزی از آن باقی نماند) بود، کارگران، دهقانان و زحمتکشان شهر و روستای
تمامی مناطق کشور، که ضربات سنگین خود را بر کمر دسته ای از این گرگ های جهانخوار
یعنی امپریالیسم آمریکا و شرکای غربی اش در سال های 56- 57 و با انقلاب بزرگ خویش
وارد کرد و یکی از کفتارهایی را که نوکر حلقه به گوش این امپریالیست ها بود از
حکومت ساقط کرد و به فرار مجبوراش کرد.
این را می باید امپریالیست ها حلقه ی گوش شان می کردند!
امپریالیسم آمریکا و متحدان اروپایی اش دوباره ضربات سختی از طبقه ی کارگر و کشاورزان و دیگر طبقات خلق های ایران خواهد خورد .
هرمز دامان
نیمه دوم تیرماه 1404
افزوده ی بازنگری
از نقطه نظر علمی مفهوم «ملت» محصول دوران سرمایه داری است و پیش از این دوران زمینه های ملت یعنی زبان( تا حدودی) و سرزمین مشترک و برخی یگانگی های فرهنگی و روحی مردمانی که در یک سرزمین می زیستند وجود داشت اما یگانگی اقتصادی که بنیان ملت است و در دوران سرمایه داری با شکل گیری بازارهای ملی به وجود می آید وجود نداشت. در این یادداشت منظور ما از «ملت ایران» این نیست که مثلا از همان آعاز وجود داشته است بلکه بیشتر اشاره به تاریخی است که خلق های ما پشت سر گذاشته است. از این رو ما در کنار این مفهوم از مفهوم خلق و خلق های ایران استفاده کرده ایم.
No comments:
Post a Comment