به
نظر می رسد که در میان معترضینی که خواست های اقتصادی دارند سیاسی ترین اعتراض ها را تا کنون کارگران بازنشسته وهمرهان تهیدست
شان شکل داده و تداوم بخشیده اند.
اعتراض
بازنشسته گان جدا از اعلام خواست های اقتصادی خاص خود و همچنین دادن شعارهای سیاسی برای رسیدن به خواست هاشان، تا کنون نقش
میانجی و بلندگوی سیاسی بیشتر معترضین را در کشور به عهده داشته است. آنچه کارگران
اعتصابی و بخش هایی از دیگر گروه های مبارز به هر دلیل و از جمله محدودیت های جاری
مبارزه ی خود نمی گویند و یا کمتر می گویند، بازنشسته گان سر می دهند.
شعارهایی
و به طور مداوم علیه دزدان چپاولگر و ناکارآمدی دولت و وزیران دولتی و حکومت و
نهادهای فاسد آن از یک سو و پشتیبانی از زندانیان سیاسی، جنبش ها و اعتراض ها و
اعتصاب های جاری از دیگر سو در اعتراض های بازنشسته گان شنیده می شود.
آنان
نه تنها از این شعارها نکاسته اند بلکه هر
چه که اعتراض هاشان ادامه می یابد و هر چه کمتر به آنها توجه و رسیده گی می شود و
هر چه بیشتر مسائلی در سطح جامعه پدید می آید و اعتراض ها را بر می انگیزد، بر
دامنه و شدت این گونه شعارها می افزایند.
مهم
ترین دلیل این امر سن بازنشستگان است که بیشترشان از شصت به بالا هستند و صرفا
حقوق و مزایای ناچیز بازنشسته گی می گیرند. حقوقی که با توجه به تورم و گرانی
روزمره هر ماه بیش از ماه پیش آب می رود. زمانی که دلار 1000 تومان بود( حدود بیست
سال پیش ) از پنج تا ده بیست میلیون تومان حقوق بازنشستگی کارگری و کارمندی هم بالاخره
پولی بود، اما اکنون با دلار شصت هفتاد هزار تومانی این ارقام دیگر چیزی نیست.
این
است که سطح زندگی بازنشسته گان سقوط هولناکی کرده است و آنها مجبورند بیش از پیش
از سر و ته زندگی و آرامش دوران کهولت خود بزنند. همین ها هم بی پروایی و
رادیکالیسم آنها را موجب گردیده است. آنها چیزی برای از دست دادن ندارند.
اعتراض
مداوم و شعارهای بازنشسته گان همواره خشم و کینه ی حکومتیان و در راس شان سازمان
های امنیتی را که هیچ اعتراضی را بر نمی تابند برانگیخته است. آنها بارها به
گردهمایی ها و راهپیمایی های بازنشسته گان حمله کرده و برخی را ضرب و شتم و خونین
کرده اند.
با
این حال حکومت مجبور است در مقابل آنها دست به عصا راه برود. هزینه ی حمله ی بسیجی
ها و لباس شخصی های حکومت و سپاه به گردهمایی ها و راهپیمایی های بازنشسته گان و
ضرب و شتم آنان بسیار بالا است و اگر این میان اتفاقی بیفتد ممکن است جنبشی همچون
جنبش ژینا شکل بگیرد.
جدا
از این، از نظر حکومت بازنشسته گان در تولید و خدمات نیستند و مبارزات شان نمی
تواند در روند تولید و یا خدمات اخلالی به وجود آورد. همچنین حکومتیان تصور می
کنند که اعتراض های بازنشسته گان نمی تواند به روی دیگر بخش ها اثرات شدیدی داشته
و آنها را به مبارزه با حکومت برانگیزد.
افزون
بر آنچه گفته شد حکومت و اکنون که پزشکیان بر سرکار است دولت اش، با سیاست هایی که
موجب افزایش قیمت ها و تورم می شود و طبعا نتایج آن گریبان بازنشسته گان را هم می
گیرد، به گونه ای تلافی اعتراض های بازنشسته گان و شعارهاشان را با افزایش ناچیز
حقوق بازنشسته گی و ملحقات آن نسبت به تورم، بر سر آنها در می آورد و دیگر چه
نیازی به سرکوب!
بازنشسته
گان هر چند که اکنون در تولید و خدمات نقش ندارند اما اعتراض هایشان بخشی از جنبش
کارگران و زحمتکشان به شمار رفته و نقش مهمی در حفظ روحیه مبارزه جویانه در جامعه
و در میان توده های استثمار شده و زیر ستم دارند.
وظیفه ی ما همه گونه یاری به آنها در رسیدن به
خواست هاشان است.
درود بر آنها و اعتراض ها و مبارزات شان باد
گروه
مائوئیستی راه سرخ ایران
13
خرداد 1404
No comments:
Post a Comment