Wednesday, June 25, 2025

درباره ی آتش بس( بیانیه ی دهم)


 
از روز دوم تیرماه اعلام شد که از سوی ترامپ پیشنهاد آتش بس به طرفین داده شد و در پی آن پس چند حمله ی متقابل آتش بس از سوم تیرماه اجرا شد. درحال حاضر این پایانی است بر این جنگ 12 روزه.
 قرار آتش بس را می توان از سه جانب درگیر در جنگ مورد بحث قرار داد.
امپریالیسم آمریکا
اگر این آتش بس دوام یابد و به صلح منجر گردد می توان به این نتیجه رسید که اهداف اعلام شده ی امپریالیسم آمریکا و دولت جنایتکار اسرائیل به طور کامل و یا به طور حداکثری تحقق یافته است که آنها از جنگ به آتش بس گذار کردند. این اهداف نابودی بخش مهمی از رهبری نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی و نیز تخریب و یا حداقل از کار انداختن موقت برنامه ی هسته ای و موشکی جمهوری اسلامی بوده است.
عدم تداوم جنگ از جانب آمریکا به این معناست که دولت آمریکا خواسته بر طبق برنامه های پیشین اعلام شده ی خود مبنی بر درگیر نشدن در جنگی طولانی و فرسایشی همچون جنگ های افغانستان و عراق و سوریه و لیبی عمل کند. در عین حال به تضادهای شدیدی که در بین جناح های حاکم دموکرات و جمهوری خواه و نیز بین خود جمهوری خواهان بر سر سیاست های ترامپ در مورد این جنگ پدید آمده و شدت گرفته بود پایان دهد. از دیدگاه آن چه به وقوع پیوست دخالت دولت آمریکا در جنگ و ریختن بمب به روی سایت اتمی فردو و زدن موشک به نطنز و اصفهان حداکثر دخالت عملی آمریکا و بخش پایانی این برنامه بوده است. 
اگر جمهوری اسلامی پای مذاکره برود و آنچه دولت آمریکا از وی می خواهد بپذیرد که بر مبنای تاریخ دو دهه ی اخیر به نظر می رسد چاره ای جز این ندارد، جنگ پایان خواهد یافت و صلح برقرار خواهد شد؛ اما در صورتی که باند خامنه ای بر طبل خویش و ماجراجویی های اتمی اش بکوشد و عملا راه گذشته را ادامه دهد - که به احتمال این گونه نخواهد بود-  آنگاه تلاش برای سرنگونی جمهوری اسلامی به طور جدی تر مطرح شده و ممکن است جنگ دیگری رقم بخورد.
 به طور کلی امپریالیسم آمریکا با تجاوز آشکارش به ایران نشان داد که پشیزی برای توافقنامه هایی که خودش نیز در تدوین آنها نقش داشته است قائل نیست.  در دوران امپریالیسم و برای امپریالیست ها آن چه حاکم است قانون جنگل است.
دولت جنایتکار اسرائیل
دولت اسرائیل تحقق بخش برنامه ی امپریالیسم آمریکا بود. این جدای از منافع ویژه ی این دولت یعنی پایان دادن به تهدیداتی بود که از جانب نیابتی های جمهوری اسلامی( مساله ی خلق فلسطین جایگاه دیگری دارد) در نزدیک مرزها و منطقه احساس می کرد.
با توجه به این که این برنامه از نظر دولت ترامپ به پایان خود رسید دولت اسرائیل نیز باید آتش بس را می پذیرفت.
 در کنار این سیر اصلی و در مراتب بعدی می توان از ضرباتی نام برد که موشک های جمهوری اسلامی به برخی از تاسیسات استراتژیک اسرائیل و به ویژه به مناطق مسکونی زد و اعتراضاتی را در این کشور برانگیخت . با این حال این ضربات را نمی توان دلیل اصلی پذیرش آتش بس از جانب اسرائیل دانست، چرا که اگر برنامه ی امپریالیسم آمریکا و دولت اسرائیل گسترده تر بود و مثلا ضربات بیشتر به تاسیسات نظامی و یا زیرساخت ها و از آن هم بیشتر سرنگونی حکومت را در بر می گرفت، به احتمال خود دولت آمریکا به مداخله ی گسترده تر دست می زد و اسرائیل نیز به حملات خود ادامه می داد. نگاهی به مداخلات نظامی گذشته ی امپریالیست های غربی به کشورهایی از جمله افغانستان و عراق این را نشان می دهد.
 تجاوز نظامی دولت جنایتکار اسرائیل و امپریالیسم آمریکا موجب اعتراض انقلابیون و توده های آزادیخواه جهان گشت. توده هایی که پیش از این جنایات اسرائیل در غزه را دیده و از آن به خشم آمده بودند اکنون تجاوز و جنگ افروزی دیگری از جانب این دولت می دیدند. این امر موجب نفرت بیشتر توده ها از این کشور و انزوای بیشتر دولت صهیونیستی اسرائیل در انظار توده های جهان گشت.   
ارتجاع جمهوری اسلامی
در این جنگ 12 روزه و تا اینجای کار این حکومت ولایت فقیه بوده است که شکست سخت و تحقیرآمیزی خورده است. گرچه حکومتیان تلاش کردند با حملات موشکی به اسرائیل ضرباتی به  این کشور وارد کنند اما سرجمع این ضربات با ضربات دولت صهیونیستی اسرائیل و سپس امپریالیسم آمریکا به هیچ وجه برابر نیست. این نابرابری حتی در صورتی است که بمباران فردو و دیگر تاسیسات اتمی، آنها را به طور کامل نابود نکرده باشد و گزارش های اخیر سیا و موساد که سال ها زمان می برد تا این تاسیسات بازسازی شوند نادرست باشد. جدا از ضربه به زیرساخت ها و ویرانی های به بار آمده به گزارش سازمان حقوق بشر ایران در این جنگ بیش از  1054 نفر کشته و 4476 نفر زخمی شدند.
به نظر می رسد که پیغام های مکرر از سوی عراقچی به دولت آمریکا که اگر دولت اسرائیل به حملات خود ادامه ندهد جمهوری اسلامی نیز به حملات خود ادامه نخواهد داد و آماده خواهد بود که آتش بس را بپذیرد، نشان از آماده گی جمهوری اسلامی برای پایان دادن به جنگ داشت. یکی از نشانه های مهم برای این که جمهوری اسلامی را خواهان ادامه ی جنگ ندانیم همین واکنش «نمادین» به حمله هوایی و موشکی آمریکا به سایت های اتمی، شلیک موشک به پایگاه نظامی العدیده در قطر بود. سران جمهوری اسلامی به دولت قطر و آمریکا اطلاع دادند که می خواهند موشک هایی به این پایگاه شلیک کنند و ترامپ هم از آنها تشکر کرد( ترامپ امروز گفته است از جانب جمهوری اسلامی پیام داده اند که ساعت 1 می خواهیم پایگاه شما را بزنیم) و تا جایی که می دانیم این موشک ها به وسیله دولت قطر رهگیری و نابود شدند.
در عین حال این را نیز نمی توان از نظر دور داشت که جمهوری اسلامی پس از حملات آمریکا به سایت های اتمی نگران دخالت آمریکا در جنگ و گسترش برنامه ی آنها به ضربه به زیرساخت ها و پالایشگاه ها و بدتر سرنگونی جمهوری اسلامی بود. از این رو پس از این حملات، احتمال اینکه پیام های بیشتری در مورد آماده گی اش برای آتش بس فرستاده باشد زیاد است. ترامپ از ادامه ی مذاکرات با جمهوری اسلامی در هفته ی آینده صحبت کرده و استیو ویتکاف هم گفته که نظرات امیدوارکننده ای از جانب طرف ایرانی به گوش آنها رسیده است!
جمهوری اسلامی و توده ها  
سران مرتجع جمهوری اسلامی و به ویژه باند جنایتکار خامنه ای و سران پاسدار که مهم ترین شریان های حکومت را در دست دارد در این جنگ عمق ناتوانی خود را در دفاع از سران شان، از آنچه به دلیل اش میلیاردها دلار صرف کرده و روزگار ملت ایران را به واسطه ی آن سیاه کرده بودند یعنی همین سایت های هسته ای و موشکی و نیز آسمان و مرزهای کشور و جان توده ها آشکار کردند.
و اما برای توده ها، 12 روز جنگ جز کشتار و خرابی و آواره گی برای میلیون ها تن از آنها چیز دیگری در بر نداشت.
حال این جانیان به جای این که در همان نهادها و سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و نظامی یعنی درون خودشان و در مقام های بالا دنبال جاسوسان بگردند به مردم یورش آورده اند و به بهانه ی جاسوسی تا کنون بیش از 800 نفر از مردم عادی را بازداشت کرده اند. جز این زندانیان سیاسی را جابجا کرده و روشن نیست به کجا برده اند و نیز نزدیک به 9 نفر و از جمله سه کولبر کرد را در همین دوازده روز اعدام کرده اند.  
این ها نشان می دهد که لبه ی تیز حمله ی باند خامنه ای و سران سپاه متوجه توده هاست و بیشتر به فکر انتقام گیری از توده های مردم اند تا حل مشکل نفوذ موساد و سیا در سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و نظامی شان.
خشم توده ها از جمهوری اسلامی را پایانی نیست و با این ناتوانی و بی لیاقتی که از سران پر های و هوی جمهوری اسلامی دیدند بیشتر از پیش هم شده است. شکی نیست که دیر یا زود مبارزات اقتصادی و سیاسی طبقه ی کارگر و توده ها از سر گرفته خواهد شد. برای طبقه ی کارگر و توده ها نه تنها عللی که به دلیل وجود آنها دست به اعتصاب و مبارزه و گردهمایی های خیابانی می زدند تغییری نکرده بلکه با آسیب ها و خرابی های جنگ بدتر هم شده است.
جمهوری اسلامی نمی تواند شکست و حقارت خود را با انتقام گیری از توده ها پنهان کند. سران حکومت نمی توانند به بهانه ی جنگ به توده های یورش برند و جنبش به حق آنها را سرکوب کنند. اکنون زمانی است که هر اقدام آنها علیه کارگران و زحمتکشان و توده ها و مبارزان آزادیخواه و مبارزات شان و هرگونه انتقام گیری شکست حکومت از توده ها و پیشروان و مبارزان وضع را برای وی بدتر خواهد کرد و خشم و نفرت و کینه ی اکثریت مردم را بیشتر بر خواهد انگیخت.
 
زندانیان سیاسی آزاد باید گردند
آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب، آزادی اجتماعات حق مسلم توده هاست
مرگ بر امپریالیسم آمریکا و دولت صهیونیستی اسرائیل
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد انقلاب
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
4 تیرماه 1404

No comments:

Post a Comment

درباره ی کنسرت لغو شده

  طبق اخبار حکومتی قرار بود کنسرتی به وسیله ی همایون شجریان در آزادی برگزار شود. سپس و در پی چند و چون هایی درباره ی چگونگی برگزاری و مسائلی...